از اعتماد اپلیکیشن‌ها و آژانس‌های تبلیغاتی به ترکر ادتریس تا هر آنچه شد و هرآنچه گذشت…

آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ فروردین ۱۴۰۳
از اعتماد اپلیکیشن‌ها و آژانس‌های تبلیغاتی به ترکر ادتریس تا هر آنچه شد و هرآنچه گذشت…
از اعتماد اپلیکیشن‌ها و آژانس‌های تبلیغاتی به ترکر ادتریس تا هر آنچه شد و هرآنچه گذشت…

حدود یک سال از زمانی که «ادجاست» اعلام کرد قصد تحریم ایران را دارد، سپری می‌شود. ادجاست گفته بود در پایان سه ماه نخست سال ۲۰۱۹ دیگر به شرکت‌های ایرانی سرویس نمی‌دهد و همین مسئله باعث شد تا رقابت چند بازیگر سنگین‌وزن ایرانی برای جایگزینی این پلتفرم اتریبیوشن شناخته شده در ایران آغاز شود.

شرکت «هوش ماندگار شایا» که داشتن پیش زمینه در حوزه هوش مصنوعی از نامش هم پیداست، از آذر ۹۷ پروژه «ادتریس» را آغاز کرد تا اتریبیوشن تبلیغات موبایلی را برعهده بگیرد؛ پروژه‌ای که مدیرانش می‌گویند دو راه بیشتر نداشت: «یا کسب درآمد یا قبول شکست زودهنگام».

حالا یک سال از آن روزها و ۸ ماه هم از عرضه اولیه پلتفرم اتریبیوشن ترکر ادتریس سپری می‌شود؛ پلتفرمی که امروز خودش را یکی از بازیگران اصلی این بازار می‌داند. مدیران ترکر ادتریس اعتقاد دارند که حالا دیگر کسب‌وکارهای ایرانی به ترکرهای داخلی اعتماد پیدا کرده‌اند و ترکر ادتریس، از نظر حجم بازار مالی در بین ترکرهای ایرانی رتبه نخست را دارد.

از سوی دیگر کیفیت مناسب و قیمت پایین نسبت به ترکرهای خارجی، حالا باعث شده تا نه‌تنها مدیران ترکر ادتریس اعتقاد داشته باشند کسب‌وکارهای ایرانی دیگر نیازی به پلتفرم‌های ترکر خارجی ندارند، بلکه نیم‌نگاهی هم به بازار خاورمیانه و اروپا پیدا کنند؛ نقاطی که باز هم شاید قیمت مناسب‌تر نسبت به رقبای بین‌المللی بتواند کلیدی برای باز کردن درهای تازه باشد.

در این گفتگو به سراغ ۳ مدیر ارشد ترکر ادتریس رفته‌ایم تا بیشتر با داستان شکل‌گیری این پلتفرم اتریبیوشن و برنامه‌های آینده‌اش آشنا شویم.


اصلی‌ترین خدمتی که ادتریس به کاربرانش می‌دهد، به زبان ساده چیست؟

علیرضا اشکان، مدیرعامل ادتریس: ما تمام تبلیغات را پایش می‌کنیم و به این شکل متوجه می‌شویم که هر کاربر از طریق کدام تبلیغ یا مدیا آمده و پس از اینکه نصب اپلیکیشن در موبایل انجام شده، کاربر چه رفتاری در اپلیکیشن داشته است. برای مثال چه مدت زمانی داخل اپ حضور داشته، چه اکشن‌هایی انجام داده و بعد از آن اگر لغو نصب انجام شده، می‌توانیم پایش کنیم که کاربر از کجا آمده بود تا اگر تبلیغ دهنده مایل باشد، کمپین‌های هدف‌گیری مجدد (ری‌تارگتینگ) انجام شود.

کامیار یحیایی، مدیر محصول ادتریس: زمانی که یک شرکت می‌خواهد کاربران، اپلیکیشن او را نصب کنند باید تبلیغ کند. ما به عنوان ترکر، در همه مراحل تبلیغات حضور داریم. زمانی که کاربر روی تبلیغ کلیک می‌کند، وارد لندینگ می‌شود و نصب را انجام می‌دهد. سپس اپلیکیشن را باز می‌کند و سپس اکشن‌هایی که آنجا انجام می‌دهد. پس ۴ مرحله وجود دارد که ترکر ادتریس در همه آنها حضور دارد.

در واقع ترکر ادتریس می‌گوید روی چه تبلیغی کلیک شد، روی کدام استور رفت، آیا پس از نصب، اپلیکیشن باز شد یا خیر و اگر شد، چه ایونتی انجام شده است. نکته مهم پلتفرم اتریبیوشن این است که از لحظه کلیک روی تبلیغ تا لحظه باز شدن اپلیکیشن را بسیار با دقت انجام دهد چرا که پلتفرم‌های دیگری برای آنالیتیکس وجود دارند که کارهای داخل اپلیکیشن را پاییش می‌کنند.

ما با ۲ روش، می‌گوییم وقتی کاربری روی تبلیغ کلیک می‌کند، چه مشخصاتی دارد. برای مثال نام و مدل گوشی او چیست، اینترنت و IP اش چیست. این پارامتر‌ها برای ما که ترکر هستیم ارسال می‌شود و وقتی که اپلیکیشن از استور یا سایت نصب و باز می‌شود، دوباره این پارامترها از دیوایس برای ما ارسال می‌شود. ما این دو قسمت را با هم مقایسه می‌کنیم. اگر این‌ها متناسب با هم باشند، می‌گوییم نصبی که انجام شده از تبلیغ خاصی اتفاق افتاده است. اگر نتوانیم این دو را به هم مرتبط کنیم، می‌گوییم نصب به صورت طبیعی انجام شده نه از طریق تبلیغات.

حال اینکه دقت اتریبیوشن یا «انتساب» چگونه است، به شبکه تبلیغاتی و نوع اتریبیوت ما هم برمی‌گردد. بعضی شبکه‌های تبلیغاتی توانایی ارسال یک شناسه تبلیغاتی (Advertising ID) را دارند و برای ما به عنوان ترکر ارسال می‌کنند. در واقع این یک شناسه‌ی یکتا است که ترکر ادتریس می‌تواند به سادگی آن را با کاربری که اپلیکیشن را باز کرده تطبیق دهد. به همین دلیل دقت افزایش پیدا می‌کند و می‌توان با اطمینان گفت که نصب از طریق تبلیغات آمده است. این روش در دنیا کاربرد زیادی دارد چون شبکه‌های تبلیغاتی دسترسی زیادی به ابزارهای کاربران دارند.

آیا شبکه‌های تبلیغاتی ایرانی توانایی چنین کاری را دارند؟

کامیار یحیایی: در ایران بعضی از شبکه‌های تبلیغاتی این کار را انجام می‌دهند. برای مثال سرچ‌اد کافه بازار. چون اپلیکیشن بازار روی موبایل کاربر نصب است و دسترسی‌هایی به دستگاه دارد. چنین پلتفرمی می‌تواند برای ما شناسه تبلیغاتی را ارسال کند اما تبلیغی که در سطح وب منتشر می‌شود، هیچ دسترسی به ابزار کاربر ندارد. فقط می‌تواند پارامترهای روی کلیک مثل IP یا نوع گوشی و اینترنت را برای ما ارسال کند.

که البته در ایران تقلب هم به شدت در آن وجود دارد.

کامیار یحیایی: خیلی از تقلب‌هایی که انجام می‌شود، از زمان کلیک تا نصب اتفاق می‌افتد. اساساً هزینه‌ای که ما دریافت می‌کنیم برای شناسایی تقلب است. در واقع پلتفرم ادتریس اگر نتواند شناسایی تقلب را انجام دهد، کار خاصی نکرده است. خیلی از پلتفرم‌ها به شکل رایگان اتریبیوشن را انجام می‌دهند اما قابلیت شناسایی تقلب را ندارند. ممکن است گزارش دهند که یک شبکه تبلیغاتی ۱۰ هزار نصب آورده در حالی که شاید ۹۰ درصدش تقلب باشد.

علت اینکه پلتفرم‌های اتریبیوشن پولی وجود دارد این است که می‌آیند و الگوریتم‌های مختلفی را تولید می‌کنند تا تقلب‌های متفاوت را شناسایی کنند؛ چراکه صنعت تقلب هم همینطور در حال پیشرفت است و ما هم مجبوریم آن‌ها را شناسایی کنیم. ادتریس توانایی شناسایی تقلب‌های مختلف را دارد. به دو دلیل. اول اینکه ما شرکتی با پس زمینه هوش مصنوعی هستیم و می‌توانیم رفتارها را شبیه‌سازی کنیم‌ و از طریق الگوریتم‌ها تقلب را تشخیص دهیم. روش دیگر اما متداول است و بسیاری از پلتفرم‌های اتریبیوشن اینطور تشخیص می‌دهند، با استفاده از کد‌های خاصی است.

ادتریس به شکل‌های متفاوتی احتمال تقلب را رصد می‌کند. گاهی حتی تقلب بسیار پیشرفته می‌شود و روش‌های مختلف را دور می‌زند، نصب اپلیکیشن را انجام می‌دهد اما رفتار داخل اپلیکیشن طبیعی نیست. برای مثال کاربری که برای تاکسی اینترنتی ثبت نام می‌کند، بسیار بعید است که در همان لحظه درخواست تاکسی دهد. رفتار کاربران معمولاً از مدل‌های خاصی پیروی می‌کند که به ازای هر اپلیکیشن متفاوت است و حتی رفتار کاربران تاکسی‌های اینترنتی هم با همدیگر متفاوت است. ما در حال تحقیق و توسعه هستیم تا از همین طریق ادتریس را نسبت به رقبای داخلی و خارجی‌اش متمایز کنیم.

تقلب جای بحث بیشتری دارد چون یکی از بخش‌های اصلی ماهیت پلتفرم شماست. خودتان در ادتریس با چه روش‌هایی جلوی تقلب رو می‌گیرید؟

کامیار یحیایی: شبکه‌های تبلیغاتی علاقه‌ای به تقلب ندارند و معمولاً اینجا پابلیشری جذب شده که علاقمند به تقلب است. «کلیک اینجکشن» یکی از مرسوم‌ترین روش‌هاست. برای تقلب، بدافزاری روی موبایل کاربر وجود دارد و تقلب کننده متوجه می‌شود که نصب انجام شده. اینجا برای ترکر کلیک ارسال می‌کند که این نصب را خودش آورده است. ترکر باید این قابلیت را داشته باشد که بداند زمان واقعی نصب اپلیکیشن چه زمان بوده است و اگر پس از آن کلیک ارسال شده، شمرده نشود.

حالت دیگری که وجود دارد این است که یک بدافزار -برای مثال یک VPN- در موبایل کاربر وجود دارد که تبلیغ اپلیکیشن‌های ایرانی را نشان می‌دهد. سپس شروع می‌کند به ارسال کلیک برای ترکر و در واقع بر روی لینک پشت تبلیغ کلیک انجام می‌شود. اینجا کاربر موبایل اصلاً متوجه نمی‌شود که چنین اتفاقی در حال رخ دادن است و اپلیکیشن مخرب در پس‌زمینه این کارها را انجام می‌دهد و برای شبکه تبلیغاتی و ترکر کلیک ارسال می‌کند. اینجا ما به عنوان ترکر می‌بینیم که از یک دستگاه خاص، ۱۰۰ کلیک آمده و یک نصب انجام شده است. این روش، «کلیک کپینگ» و نوعی تقلب است که ما جلوی آن را می‌گیریم و طبیعتاً آن کلیک‌ها را شمارش نمی‌کنیم.

مدل دیگر، SDK Spoofing است که آن را به متن باز بودن مرتبط می‌دانند اما در واقع اینطور نیست. افراد فنی می‌دانند که حتی اگر یک SDK بسته باشد، با پروکسی کردن می‌توان درخواست‌ها را مشاهده کرد و متوجه شد که چه دیتایی در حال رد و بدل شدن است، هرچند اینکار به شکل دائم امکان‌پذیر نیست.

برای مثال، تصور کنید که ما در یک اتاق شیشه‌ای نشسته‌ایم و همه از بیرون می‌توانند ما را ببینند. این یک پلتفرم متن باز است. اما در پلتفرم بسته، شیشه‌ها مات شده‌اند اما همچنان می‌توان پنجره را باز کرد و دید که در اتاق چه خبر است. هرچند شاید زمانی که ما پنجره را می‌بندیم اتفاق دیگری رخ دهد و متوجه‌اش نشویم. تفاوت متن باز و بسته همین است و ما قرار نیست کار عجیبی بکنیم یا دیتای خاصی برداریم که بخواهیم پلتفرمی بسته داشته باشیم. مشخصاً از نظر ما متن باز بودن بهتر از بسته بودن است.

در تقلب SDK Spoofing، کاربر اساساً متوجه نمی‌شود که نصبی اتفاق افتاده است. متقلب رفتار SDK ما را شبیه‌سازی می‌کند. ترکر ادتریس باید قابلیت تشخیص را داشته باشد که آیا این اتفاق واقعاً در حال رخ دادن است یا پای تقلب در میان است. با استفاده از امضای SDK جلوی این نوع از تقلب را می‌گیریم.

تمرکز ادتریس بیشتر روی اتریبیوشن است یا آنالیتیکس؟

علیرضا اشکان: ترکر ادتریس هم اتریبیوشن است و هم آنالیتیکس. بخش اتریبیوشن را به شکل کامل و جامع توسعه داده‌ایم ولی بحث پایش تقلب، از آن بحث‌هایی است که با توسعه صنعت تقلب، باید تحقیق و توسعه را ادامه دهیم. در حال حاضر ادتریس قابلیت رهگیری تقلب‌های موجود در بازار را دارد اما ما نیاز داریم که همیشه در این زمینه رشد کنیم و این موضوع برای همه‌ی اتریبیوشن ترکرها، یک امر حیاتی و دائمی است.

در حال حاضر تمرکز اصلی ما آنالیتیکس است و اینکه چه نوع اطلاعاتی را بتوانیم ارائه دهیم تا مارکترها استفاده‌ی بیشتری ببرند و بتوانیم بگوییم کدام مدیاها کاربر بهتری برای آنها آورده است.

برای مثال ادجاست به شکل کامل ایونت‌ها را رصد می‌کرد و روی هر کدام Call Back ارائه می‌داد. ادجاست ۴ لایه ترکر می‌ساخت که ما هم همه آنها را انجام می‌دهیم ولی در قسمت آنالیتیکس بخشی را به نام Event Value اضافه کرده‌ایم.

در این بخش می‌توانید هر پارامتری را روی ایونت تنظیم و ارسال کنید. برای مثال یکی از کاربردهایش، این است که در کسب‌وکاری مانند «آلونک»، هر شبکه تبلیغاتی نرخ نصب به لید (تماس به مشاور) متفاوتی را بیان می‌کرد. از ۵ تا ۱۰ درصد. مشخصاً ۱۰ درصد، بهتر است اما ممکن بود تماس با مشاور جنوب شهر بوده باشد یا ۵ درصد، تماس با مشاور شمال شهر بوده باشد. چنین موضوعی قابل رصد کردن نبود چراکه صرفاً می‌شد تعداد تماس را رصد کرد نه کیفیت آن را. اما با Event Value، می‌توان شماره مشاور را هم به همراه ایونت ارسال کرد تا مشخص شود تماس‌ها از سوی چه آژانس‌هایی با چه کیفیتی بوده‌اند. شناسایی کیفیت یکی از مزیت‌های آنالیتیکس ماست.

ادتریس از چه مدل اتریبیشونی استفاده می‌کند؟ لست کلیک یا میانگین گیری؟

کامیار یحیایی: در جهان مدل‌های مختلفی وجود دارد اما اکثر پلتفرم‌ها با لست کلیک کار می‌کنند. ما هم همینطور. اما تحقیق و توسعه‌ای که انجام داده‌ایم نشان می‌دهد که شاید واقعاً یک شبکه تبلیغاتی دیگر هم روی نصب یک اپلیکیشن تاثیرگذار بوده باشد. در واقع تاثیری که تبلیغ در ابتدا داشته، باعث شده تا کاربر در دفعات بعدی که تبلیغ را مشاهده کرده، روی تبلیغ متعلق به یک شبکه دیگر کلیک و اپلیکیشن را نصب کرده باشد.

اینجا راه‌کارهای مختلف وجود دارد. می‌توان وزن یکسان به شبکه‌های تبلیغاتی داد یا وزن شبکه اول یا آخر را بیشتر کرد. اما اکثر پلتفرم‌ها با مدل لست کلیک کار می‌کنند. چون حتی اگر قرار به وزن‌دهی به شبکه‌های تبلیغاتی مختلف باشد، ممکن است وزنی که به شبکه‌های تبلیغاتی داده می‌شود درست تقسیم نشود. ما در حال تحقیق هستیم تا ببینیم چگونه می‌توانیم تاثیرگذاری شبکه‌های تبلیغاتی مختلف را در این مسئله دخیل کنیم.

اما در مجموع مدل پرکاربردی که همه شبکه‌های تبلیغاتی آن را قبول دارند و صاحبان اپلیکیشن هم آن را پذیرفته‌اند، لست کلیک است. کما اینکه محدودیت‌های فعالیت در ایران هم باعث شده تا فعلاً با لست کلیک کار کنیم.

تصمیم‌تان برای تغییر این مدل و وزن‌دهی به شبکه‌های تبلیغاتی دیگر چقدر جدی است؟

کامیار یحیایی: در حال حاضر هیچ مشکلی با شبکه‌های تبلیغاتی وجود ندارد اما در آینده تصمیم جدی برای ورود به این حوزه داریم. آنچه همیشه بسیار جدی می‌گیریم، تحقیق و توسعه برای جلوگیری از تقلب است و هر روز روی آن کار می‌کنیم. اما وزن‌دهی به شبکه‌های تبلیغاتی، از بحث‌هایی است که روی آن تمرکز داریم. از طرفی ما هیچ‌وقت نخواسته‌ایم خودمان اینجا راه و روش عجیب و غریبی را اختراع کنیم. حتماً یک محصول مشابه خارجی را دیده‌ایم که امتحانش را پس داده و سعی کرده‌ایم آن را الگو قرار دهیم. این کاری است که در بازار IT ایران همه انجامش می‌دهند.

علیرضا اشکان: در حال مذاکره با برخی از دوستان‌مان در دانشگاه‌های خارجی هستیم که در همین رابطه با گوگل و شرکت‌های شناخته‌شده‌ی دیگر همکاری داشته‌اند. اگرچه نمی‌توانیم از پتنت‌های آنها استفاده کنیم اما تلاش داریم تا خودمان را روی لبه تکنولوژی‌ نگه داریم. واقعیت این است که برای تغییر مدل لست کلیک جدی هستیم، اما شاید نتوان یک چشم‌انداز کوتاه مدت برای آن متصور بود.

ایده شکل‌گیری ادتریس چقدر به تحریم ادجاست مربوط می‌شد؟

علیرضا اشکان: زیاد. ادجاست آذر ۹۷ اعلام کرد که می‌رود. ما همان آذر ماه پروژه را کلید زدیم و در اسفند ماه لانچ اولیه با مشتریان محدودی داشتیم. در اردیبهشت ماه، موارد گزارش شده را رفع کردیم و جدی وارد بازار شدیم.

با رفتن ادجاست فرصتی ایجاد شد که کسی پاسخگوی آن نبود. از سوی دیگر این مسئله یک تهدید بزرگ برای آژانس‌های تبلیغاتی بود؛ چون تا زمانی که یک ترکر وجود نداشته باشد، تبلیغ هم معنی خاصی نمی‌دهد و مزیت تبلیغات آنلاین زیر سوال می‌رود.

نکته مهم دیگر اینجاست که ما در همان زمان زیرساخت هوش مصنوعی را تقریباً آماده داشتیم. «شایا» مایل بود جایگاه Third Party تبلیغات را داشته باشد و یکی از روش‌ها شمارش و ترکر است. زمانی که دیدند چنین پلتفرمی در چشم‌انداز آنها قابل تصور است و با ماموریت اصلی شرکت ناهماهنگی ندارد، به سمتش پیش رفتند.

و امروز فکر می‌کنید چقدر توانسته‌اید جای خالی ادجاست را پر کنید؟

علیرضا اشکان: از لحاظ ویژگی‌ها، همه آنچه ادجاست توسعه داده بود را به کاربران می‌دهیم تا نیاز، از نظر فنی کاملاً برطرف شده باشد. در واقع امروز همان سرویس ادجاست با لباسی بومی و قابلیت‌هایی بیشتر به کاربر ارائه می‌شود. یک مثالش Event Value است که آن را توضیح دادم. یا تقلب‌هایی که ادجاست کاری به آن‌ها نداشته را بررسی می‌کنیم. یک نمونه‌اش استفاده کاربران ایرانی از VPN است.

زمانی که کاربر IP خود را تغییر دهد ادجاست آن را تقلب در نظر می‌گیرد ولی در ایران باید به این مسئله دقت کرد و راه‌های جایگزین دیگری ارائه داد. پس برای کاربران ایرانی یک گام فنی جلوتر از ادجاست هستیم چون نیازی را برطرف کرده‌ایم که اساساً ادجاست به آن فکر نکرده بود چون کاربر به شکل جهانی نیاز بالایی به VPN ندارد.

از سوی دیگر مشتریانی داریم که چندین میلیون کاربر دارند. مواردی بوده که مشتریان ما سرویس ترکر ادتریس را به عنوان بک‌آپ‌ سرویس ادجاست استفاده کرده‌اند. امروز ما مشتری بزرگی مانند همراه اول (در اپلیکیشن همراه من) داریم. یا همراه کارت، سروش پلاس، کارپینو، آچاره، بیدود، ایزی‌پی، پات، صاپ، تخفیفان و بسیاری دیگر هستند که به آن‌ها سرویس می‌دهیم.

گام رو به جلوی دیگر ما این بوده است که شبکه‌های تبلیغاتی توانسته‌اند با پلتفرم ما هماهنگ شوند. دلیلش هم این بود که سیستم ما مشابه ادجاست پیاده سازی شد؛ از پنلی که در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد تا مدل ترکرهایی که ساخته می‌شود. امروز ترکر بسیاری از آژانس‌ها مانند مگنت، دیما، راتین، پیک برتر، دارت، یکتانت و رایکااد، ترکر ادتریس است و نیازی به استفاده از ادجاست ندارند.

گفتید ادجاست کاربرانی که از VPN استفاده می‌کردند را تقلب به حساب می‌آورد. شما چگونه این مسئله را وارد معادله کردید؟

آرمان آجدانی، مدیر فنی ادتریس: اکثر VPNها از دیتاسنترهایی استفاده می‌کنند و IPها را با IP دیتاسنتر مچ می‌کنند. به این شکل، رنج خاصی از IP مشخص می‌شود که برای VPNهاست. چون ادجاست زاده‌ی خارج از ایران است و آنجا از VPN به شکل محدود استفاده می‌شود، آن‌ها را فیلتر می‌کرد و IP دیتاسنترها را می‌بست و آن‌ها را تقلب تشخیص می‌داد. ما با علم به این موضوع، با استفاده از پارامترهای دیگر انتساب را انجام می دهیم.

کامیار یحیایی: البته پارامتر‌های دیگری هم اینجا مطرح است. ترکر، پارامترهای مختلفی را از دستگاه کاربر بررسی می‌کند؛ مانند نام و مدل گوشی، IP و مواردی از این دست. حالا در این میان پارامترهای دیگری هم وجود دارد که دقت اتریبیوشن و اعتبار آن را افزایش می‌دهد. برای مثال سیم‌کارتی که کاربر استفاده می‌کند پارامترهایی دارد که هرچقدر آن‌ها را دقیق‌تر بررسی کنیم، اثر انگشت دیجیتالی که از کاربر به جا می‌ماند دقیق‌تر می‌شود. نکته اینجاست که ادجاست نیازی نداشته تا این اثر انگشت دیجیتالی را دقیق کند چون با شناسه تبلیغاتی کار می‌کرد، مگر در جاهای محدودی مانند ایران. در پنل ادجاست، اثر انگشت دیجیتالی به شکل پیش فرض خاموش است.

امروز با اضافه شدن سایر پارامترها، از یک سو دقت ما تا ۹۵ درصد بالا رفته و از طرف دیگر، بازه اتریبیوشن به جای ۶ ساعته بودن می‌تواند ۲۴ ساعته باشد. (برای بازه‌ای که کلیک انجام می‌شود تا اپلیکیشن باز می‌شود.) این هم به نفع شبکه تبلیغاتی است که نصب‌ها درست‌تر شمرده می‌شود و هم به نفع صاحب اپ است که متوجه می‌شود نصب واقعاً طبیعی نبوده و از یک شبکه تبلیغاتی آمده است.

شما در حال بهره‌گیری از یک SDK متن باز هستید. علت چیست؟

علیرضا اشکان: ما در حال دسترسی پیدا کردن به برخی اطلاعات صاحب اپلیکیشن هستیم. شاید در ابتدا این اطلاعات چندان حیاتی نباشد، برای مثال با چه موبایلی و از طریق چه اینترنتی به شبکه متصل هستند. در لایه‌های بعدی از داده‌های بیشتری استفاده می‌شود و در جهان مرسوم است که SDK باید متن باز باشد چون پلتفرمی مثل ما در حال دسترسی پیدا کردن به برخی اطلاعات است و باید شفاف بگوید در حال برداشتن چه اطلاعاتی است.

اگر این اتفاق رخ ندهد، باید صاحب اپلیکیشن هر لحظه رصد کند و ببیند که چه اتفاقی در حال افتادن روی اپ است. برای مثال قرار است مانند ادجاست یک پوش نوتیفیکیشن سایلنت برای شمارش حذف‌ها ارسال شود؟ اگر قرار باشد ما این را نگوییم، احتمال خطر وجود دارد. اگر از جنس پوش نوتیفیکیشن باشد سطح این خطر کم است، اما مهم‌تر این است که ترکر در حال برداشتن چه داده‌ای است. برای مثال برای اپلیکیشن‌های پرداختی ایران همین مسئله بسیار مهم است. اپلیکیشن پرداخت نمی‌تواند بگوید به ما اعتماد دارد و دسترسی همه داده‌های کاربران را به ما می‌دهد.

به همین دلیل متن باز بودن در جهان مرسوم است و پلتفرم اتریبیوشن باید اینطور باشد. اتفاقاً متن باز نبودن یک پلتفرم اتریبیوشن می‌تواند این شبهه را ایجاد کند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

امروز مزیت ادتریس در مقایسه با رقبای داخلی و خارجی‌اش چیست؟

علیرضا اشکان: متن‌باز بودن ما یکی از مواردی است که تبدیل به مزیت شده، هرچند ما اعتقاد داریم همه باید متن باز باشند. رقبایی که خارجی هستند و داخل ایران فعالیت می‌کنند هم متن باز هستند اما قیمت خدمات آن‌ها در مقایسه با ترکرهای ایرانی آنقدر بالاست که در بلند مدت استفاده از آن‌ها منطقی نیست. از طرفی ما همه داده‌های مشتری‌ها را به صورت داده خام در اختیارشان قرار می‌دهیم. چون می‌دانیم چگونه در حال ذخیره سازی داده‌ها هستیم و می‌توانیم همه آن‌ها را در اختیار کاربران قرار دهیم. چراکه حق مسلم آنهاست؛ داده را از خودش ذخیره کرده‌ایم.

مزیت دیگر ما ویژگی‌های آنالیتیکس است که توسعه داده‌ایم. قابلیت Event Value برای کاربران ایرانی بسیار مفید است و اکنون عده زیادی از مشتریان به همین دلیل از خدمات ما استفاده می‌کنند. از سوی دیگر و مهم‌تر از همه، درصد تطبیق‌ بسیار بالایی با ادجاست داریم، دلیلش هم این است که مدل‌های شمارش ما تا حد زیادی یکی است. همین مسئله را آزمایشی که کافه بازار روی ترکر ادتریس و ادجاست و تطبیق آن‌ها انجام داد نشان می‌دهد. در این آزمایش، درصد تطبیق ترکر ادتریس با ایمپرشن کافه بازار ۹۹.۸ درصد بود. ما آماده آزمایش‌های دیگر هم هستیم، هرچند که توسط دو شرکت دیگر هم تست امنیت شده‌ایم.

همچنین اتریبیوت و شمارش درست در نصب‌های اورگانیک هم رسوخ پیدا کرده و ما امروز می‌توانیم نصب‌های ارگانیک را هم تفکیک کنیم. در واقع می‌توانیم بگوییم که چند درصد از نصب‌های ارگانیک از گوگل پلی، کافه بازار یا مایکت بوده و هر کدام چه فرآیندی داشته‌اند.

با این همه یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ترکر ادتریس، Real Time Callback است چون سایر پلتفرم‌ها نمی‌توانند Real Time باشند. برای مثال تاخیر پلتفرمی مثل ادجاست، بین ۱۰ دقیقه تا یک ساعت بود.

کامیار یحیایی: پلتفرم‌های اتریبیوشن مختلف فارغ از ادجاست، روی کاربر فعال هزینه دریافت می‌کنند. شاید یک اپلیکیشن تمام کاربرانش را به شکل ارگانیک جذب کند اما مجبور است به ترکر برای تحلیل‌هایش هزینه‌ای پرداخت کند. ادجاست می‌گفت کاربری که اپ را نصب کرده را شمارش می‌کند و اساساً به شرکت‌ها بسته‌های مختلف می‌فروخت. اما هیچ‌کدام از ویژگی‌های ما منوط به دریافت هزینه نیست و همه قابلیت‌ها رایگان است. از سوی دیگر ما صرفاً به ازای نصب غیر ارگانیک هزینه دریافت می‌کنیم و باندلی به شرکت‌ها فروخته نمی‌شود.

ادجاست اکنون چندین ماه است که دیگر به ایران سرویس نمی‌دهد. تصور می‌کنید که ایرانی‌ها به دنبال یک جایگزین خارجی دیگر خواهند بود یا تصمیم می‌گیرند به شکل گسترده از پلتفرم‌های اتریبیوشن ایرانی استفاده کنند؟

علیرضا اشکان: ابتدای سال این مسئله برای ما خیلی مبهم بود و نمی‌دانستیم چه اتفاقی رخ می‌دهد. اما امروز دیگر با اطمینان می‌توان گفت که پلتفرم‌های اتریبیوشن ایرانی جایگاه خودشان را پیدا کرده‌اند. اکنون ترکر ادتریس هدف‌گذاری‌های مشخصی برای داشتن مشتریان مهم در بخش‌های مختلف بازار را انجام داده و بیشتر این هدف‌گذاری‌ها هم محقق شده‌اند.

امروز درآمدزایی داریم، جایگاه خودمان را پیدا کرده‌ایم و سیستم دیگر پایدار است. پس اکنون دیگر جایگاه ما با ابتدای سال، واقعا متفاوت است. نکته مهم اینجاست که اکنون تصور می‌کنیم که قادر هستیم در بازارهای خارج از ایران هم ورود کنیم چون در مرحله اول بازار خاورمیانه و در مرحله دوم بازارهای اروپایی، از اهداف اصلی ما هستند. دلیلش هم قیمت‌هایی است که در آن کشورها وجود دارد و قیمت پایین‌تر و کیفیت تضمین شده‌ی ما، مزیت محسوب می‌شود.

در این بازار تنها نیستید؛ چابک و متریکس دو رقیب اصلی شما در ایران هستند. در بازاری که امروز می‌گویید دیگر شکل گرفته و ایرانی‌ها هم به آن اعتماد کرده‌اند، سهم ادتریس چقدر است و اساساً چه حجمی از پول در این بازار در حال جابه‌جا شدن است؟

علیرضا اشکان: همه‌چیز تخمینی است. نکته مهم اینجاست که ما به شکل مستقل شروع کردیم و اگر توجیه اقتصادی نداشت کار را متوقف می‌کردیم. یک آژانس تبلیغاتی نداشتیم که مطمئن باشیم بالاخره به آن سرویس خواهیم داد. در نتیجه درآمدزایی برای ما اهمیت بالایی داشت. به همین دلیل از ابتدا به سراغ شرکت‌هایی رفتیم که یا تبلیغ داشتند و یا در حال جذب سرمایه بودند. همه این مسائل در کنار هم باعث شده تا تصور کنیم امروز حجم بالایی از پول و درآمدی که در این بازار جابه‌جا می‌شود، سمت ترکر ادتریس باشد و مشتری‌های بیشتری داشته باشیم.

از سمت دیگر چابک هم مشتریان وفاداری دارد اما به نظر من تعداد آن‌ها زیاد نیست. به همین دلیل امروز رقابت اصلی را بین ترکر ادتریس و متریکس می‌بینم.

به عنوان سوال آخر، ادتریس در آینده به کجا می‌رود؛ قرار است محصول یا سرویس جدید‌تری اضافه کنید؟

علیرضا اشکان: اتریبیوشن یک بحث ادامه‌دار است. آنالیتیکس هم بازار قابل توسعه‌ای دارد و ما همچنان می‌توانیم اطلاعات بیشتری را به مشتریان بدهیم. توسعه اولیه‌مان به سمت آنالیتیکسی می‌رود که مشتریان متوجه کیفیت کاربران شوند. مدل‌های جذابی برای یک تا دو ماه آینده داریم.

از طرف دیگر، حتما نیم‌نگاهی هم به «پلتفرم مدیریت داده» داریم تا ارتباط و سرویس‌دهی خود را بین آژانس‌های تبلیغاتی و کسب‌وکارهای مختلف توسعه دهیم.این مسئله چندان در ایران جا نیفتاده و بعضی از آژانس‌های تبلیغاتی به سمت انحصار تبلیغات حرکت می‌کنند که چندان معنادار نیست.

انحصار دیر یا زود شکسته می‌شود و شاید صرفاً برای این است که بازیگر اول را مشخص کند. اگر به دنبال چشم‌اندازی تجاری هستیم، باید انحصارها شکسته شود و همه به عنوان شبکه توزیع تبلیغات حضور داشته باشند. ما می‌توانیم کسب‌وکار را به سمت تبلیغی که بهینه‌تر و ارزان‌تر است هدایت کنیم. با توجه به زیرساخت هوش مصنوعی که در شرکت شایا داریم، این‌کار شدنی است.